غریبه ی آشنا
غریبه آشنا... دوسـتت دارم بیا...
|
يه آقايی با ماشين خودش تو جاده داشت رانندگی ميکرد.
يه خانمی هم با ماشين خودش تو همون جاده
اما در باند مقابل داشت رانندگی ميکرد.
وقتی اين دو به هم رسيدند، آقاهه شيشهی ماشينشو داد پايين
و با صدای بلند خطاب به خانمه فرياد زد:
حيــوووووووون!
خانمه بلافاصله پاسخ داد:
ميمـوووووووون!
هر دو به راه خود ادامه دادند و خانومه کلی بخاطر واکنش
سريع و هوشمندانهی خودش خوش بحالش شده بود.
...
فقط وقتيکه به اولين پيچ رسيد...
نتيجهی اخلاقی:
زنها هيچوقت واقعاً نميفهمند که مردها دارن تلاش ميکنن چی بهشون بگن!
نظرات شما عزیزان: