غریبه ی آشنا
غریبه آشنا... دوسـتت دارم بیا...
|
از یک جایی به بعد
دلت میخواهد همه چیز را واگذار کنی
نامه استعفایت را روی میز دنیا بگذاری …
کیفت را برداری و به دورترین جایی که
می شناسی بروی
چای بنوشی
سیگارت را دود کنی
و به هیچ چیز فکر نکنی …
از یک جایی به بعد
دلت میخواهد خودت باشی
تنها خودت
و حافظه ای که هیچ کس را
به خاطر نمی آورد …!
─┅─═ঊঈঊঈ═─┅─
دلم هيجانِ تازه ای می خواهد
مثلا
قرار باشد مقصدِ لب هايت
گونه ام باشد
ولی ناگهان روی لب هايم فرود بيايد...
─┅─═ঊঈঊঈ═─┅─
─┅─═ঊঈঊঈ═─┅─
بهار فصل نیست...
زمان نیست
مکان است
جایی روی شانه ات
سینه ات
بازوانت
وقتی سر می گذارم و تو
با بوسه هایت
زنده ام می کنی...
─┅─═ঊঈঊঈ═─┅─
آخرین شب "سال" است!
و من به اندازه ی
تمام دقیقه های این سال
دلم برایت تنگ شده است!
و ای کاش فردا بیایی و
کمی مرا "تحویل" بگیری!
و اگر نیایی
باز هم سال دیگری شروع میشود
و من باز هم همان
آدم تنهایی میشوم که سال پیش بودم!
◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇
چاے را ڪہ آوردے
خودت هم بنشین
من چاے قندپهلو
دوست دارم ❣
◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇
◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇
لااقل
کمی از "بهار" یاد بگیر
ببین،
همین روزهاست که "بیاید"...
◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇
◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇
گر چه فارغ زِ تَبِ "خانهتِکانی" شدهام
فَرشِ پاخوردهی دل را بِتکانَم، هنَر است...
◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇◆◇
جـا مانده های کرب و بلا را خبـر دهـید
سلطان طوس باز خریدارتان شده
شهادت آقا امام رضا(ع) تسلیت باد...
هر که دیدم آمده انگار تنها مانده ام
در میان سیل عشاق تو رسوا مانده ام
سهم من از کربلا انگار تنها حسرت است
باز هم از کاروان اربعین جا مانده ام
روز عاشورا نبودم تا تو را یاری کنم
در رکابت باشم و با جان و دل کاری کنم
اصلا انگار این سعادت را ندارم تا شبی
کربلا باشم برایت گریه و زاری کنم
ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺷﺒﯿﻪ ﻫﻢ ﺗﺤﻤّﻞ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ
ﯾﮑﯽ ﺗﺎﺏ ﻣﯽﺁﻭﺭﺩ
ﯾﮑﯽ ﻣﯽ ﺷِﮑﻨﺪ ...
ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺷﺒﯿﻪ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺸﮑﻨﻨﺪ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﺩﻭ ﻧﯿﻢ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﮑﻪ ﺗﮑﻪ ...
ميليون ها نفر در آرزوى جاودانگى
به سر مى برند، در حالى كه
نمى دانند با بعد از ظهر بارانى
يك روز تعطيل خود چه كنند..
با حال آن روزم میان
خاطرات تو
باران نمی بارید
اگر یک ذره وجدان داشت
پنجشنبه ها دل ها، حرفِ خصوصی می خواهند
حرفی بیشتر از یک احوالپرسیِ ساده
گناهی ندارند می دانند فردا جمعه است...!
هرگز به ❤تو❤ دستم نرسد ،
ماه بلندم
اندوه بزرگیست ....
چه باشی چه نباشی
گاهی نیاز داریم ،،،
که کسی فقط
حضور داشته باشد
نه برای اینکه
چیزی را درست کند....
یا کارخاصی انجام دهد
بلکه فقط
به این خاطر که احساس
کنیم کسی کنارمان است و به
ما اهمیت میدهد...
" تـــــــ♥ــــو " همیشه هــمــانے
فــرقے نــבارב .. چــه ڪسے چـــہ مے گــویــב،
" تـــــــــــــو " !!
همــانــے ڪـہ همــیـشـہ
" בوســتـش בارم "
همــانـے ڪــہ تــا غــصـّـہ ام مے گیـــرב ســر و ڪلّـــہ اش پــیــدا مے شوב
و تــا مــرا نـخنـבانـב בســﭞ بـرבار نمے شوב
هـمـانے ڪـہ همــیــشـہ پـــُـر اسـﭞ از
شـور و شـاבے و زنـבگے ...
" تــــــ♥ــــو "
همیشه هــمـــانے ....
تـᓆــכیمـ بـــہ ...
عید خوب است
به شرطی که
خندههای تو
مهمان اتاقم باشد
پروردگارا..
در این سال نو
به بیداری عزیزانمان آسایش
به زندگیشان عافیت
به عشقشان ثبات ،
به مهرشان وفا ،
به عمرشان عزت
و به رزقشان برکت عطا بفرما
سال نو مبارك
شنبه شد، پنجره از آمدنت وا مانده
دوسه تا دلهره از جمعه، ز تو جا مانده
جمعه و شنبه دگر فرق ندارد بی تو
تا میان من و تو فاصله بر جا مانده
وقت تنگست و بهار نزدیک!
باید آسمان را گرد گیری کنم
خانه را دل تکانی کنم
جامه نو برتن کنم
آخرین غم را به پارسال بسپرم!
مشتی گندم در دستانم سبز کنم
آه ،چقدر کار نیمه تمام!
امسـال
پر از خاطره های من و توست...
تحـویل نمی دهم
مـن امسـال را....
روزهای رفته ی سال را ورق میزنم .......
چه خاطراتی که زنده نمیشوند .......
چه روزها که دلم میخواست تا ابد تمام نشوند
وچه روزها که هر ثانیه اش یک سال زمان میبرد .......
چه فکرها که آرامم کرد و چه فکرها که روحم را ذره ذره فرسود .......
چه لبخندها که بی اختیار برلبانم نقش بست و چه اشک ها که بی اراده از چشمانم سرازیر شد ......
چه آدم ها که دلم راگرم کردند و چه آدم ها که دلم را شکستند ......
چه چیزها که فکرش را هم نمیکردم وشد و چه چیزهاکه فکرم را پرکردو نشد .......
چه آدم هاکه شناختم و چه آدم هاکه فهمیدم هیچ گاه نمی شناختمشان .......
و چه .......
و سهم یک سال دیگر هم یادش بخیر میشود .......
کاش ارمغان روزهایی که گذشت آرامشی باشد از جنس خدا ......
آرامشی که هیچ گاه تمام نشود
درآستانه سال نو برایتان آرامش و آسایش وتندرستی که مافوق تمامی نعمهای الاهیست را آرزو میکنم**
دیگہ چیزے تا بهار نمونده!
آرزویم براے شما
آغازے پر از سلامتے و عشق!
الهے بهترین ها براتون رقم بخوره
و روزگارتون خوش و سلامتی
سپـرے بشہ!
دستـهایم آنقـدر بـزرگ نیست
که چرخ دنیا را به کامت بچرخانم
اما
یکی هست که بر همه چیز تواناست
از او تمنای لحظه های زیبا برایت دارم!
ولنتاین مبارک
تا که عشقت مطربی آغاز کرد
گاه چنگم گاه تارم روز و شب
زان شبی که وعده کردی روز بعد
روز و شب را میشمارم روز و شب
| مولانا |
دیوانه نمی گوید دوستت دارم
دیوانه می رود تمام دوست داشتن را
به هر جان کندنی
جمع می کند از هر دری
می زند زیر بغل
می ریزد پای کسی که...
قرار نیست بفهمد دوستش دارد!
آسمان را مرخص میکنم,
دیگر به هوا هم نیازی ندارم ,
تو خودت را مثل آسمان , مثل هوا , مثل نور
پهن کرده ای روی همه لحظه هایم ,
بعد از تو هیچ دلی دلم را نمی لرزاند ..
دلت قرص